چگونه با بچه ها درباره عواطف حرف بزنیم؟
به گزارش وبلاگ منصوری، خبرگزاری خبرنگاران- بخش اعظمی از راستا رشد عاطفی و اجتماعی افراد در دوران ابتدایی کودکی شان شکل می گیرد بنابراین درک بهتری از مراحل رشد عاطفی و عوامل تقویت آن را باید شناخت.
به گزارش خبرگزاری وبلاگ منصوری به نقل از روابط عمومی وزارت بهداشت؛ بخش اعظمی از راستا رشد عاطفی و اجتماعی افراد در دوران ابتدایی کودکی شان شکل می گیرد. رشد عاطفی ابعاد متفاوتی را دربردارد؛ به طور مثال اینکه احساسات و عواطف چه هستند، درک اینکه چرا و چگونه به وجود می آیند، تشخیص احساسات خود و دیگران و توسعه راه های مؤثر برای اینکه این احساسات را مدیریت کنید. این یادداشت یاری می نماید درک بهتری از مراحل رشد عاطفی پیدا کنید، اثرات آن را بشناسید و با عواملی که در تقویت یا اصلاح آن نقش دارند آشنا شوید.
نوسانات خلقی در دوران کودکی خیلی طبیعی است. نوزادان به طور عموم دچار تغییرات خلقیِ سریعی می شوند. همان طور که احساسات شدیدی بروز می دهند، سریع هم تغییر روحیه می دهند. ممکن است از رفتار کودکتان شوکه شوید که در یک لحظه به دلیل اسباب بازی اش جیغ های دل خراشی می کشد و بلافاصله در لحظه بعد با خوش حالی به تماشای کارتون مورد علاقه اش می نشیند. بچه ها در این سنین خیلی هم خسیس هستند و شریک شدن برایشان مشکل است.
فقط در چند سال، سبک زندگی کودک شما تغییر خواهد نمود. اکنون بیشترِ زمان او در کنار خانواده و دوستان نزدیک می گذرد، اما به زودی که وارد مدرسه گردد، باید بیشترِ روزش را با افراد ناآشنا بگذراند؛ پس تعیین است که سازگاری با بچه هاِ دیگر چقدر مهم است و بنابراین لازم است باهم آنالیز کنیم که رشد عاطفی چیست، در بچه ها چگونه آغاز می گردد و چطور باید آن را مدیریت کرد.
رشد عاطفی وظیفه ای پیچیده است که از دوران نوزادی آغاز می گردد و تا عظیم سالی ادامه دارد. لذت، خشم، ناراحتی و ترس نخستین عواطفی هستند که در بچه ها مشاهده می شوند. با آغاز رشد عاطفی در بچه ها، عواطف پیچیده تری را در او مشاهده خواهیم کرد. مانند کم رویی، شگفتی، وجد، خجالت، شرم، احساس گناه، غرور و همدلی. حتی زمانی که بچه ها به سن مدرسه می رسند نیز هنوز در حال شناسایی عواطف خود، درک علت آن و مدیریتش خواهند بود.
رشد عاطفی و مهارت های اجتماعی برای آمادگی تحصیلی ضروری اند. از جملۀ این مهارت ها می توان به توجه به چهره عظیم سالان، گذر ساده از یک فعالیت به فعالیت دیگر و مشارکت با هم سالان اشاره نمود. اما اصلا رشد عاطفی شامل چه چیز هایی است؟ در ادامه توضیح می دهیم.
ممکن است برایتان سخت باشد که تشخیص دهید چه چیز هایی به عنوان بروز عاطفه در نظر گرفته می شوند که در مرحله بعد بخواهید به رشد و اصلاح آن یاری کنید. زیرمجموعه های بروز عاطفه به این توضیح است:
واکنش های فیزیکی (مثل ضربان قلب، تنفس و سطح هورمون ها).
احساساتی که بچه ها می توانند تشخیص دهند و نام ببرند. افکار و قضاوت هایی که با احساسات در ارتباط هستند. نشانه های عملی (تمایل به نزدیک شدن، فرار یا مبارزه) وبروز احساسات در رفتار.
عوامل اثرگذار در رشد عاطفی بچه ها
حالا که قادرید تشخیص دهید چه چیز هایی به عنوان بروز عاطفه در نظر گرفته می شوند، لازم است بدانید ابراز عاطفه تحت تأثیر چه چیز هایی است:
ارزش ها و باور هایی که بچه ها و نوجوانان درباره روش های مناسب و نامناسبِ بروز عاطفه از خانواده و مربیان خود یاد می گیرند.
رفتار های عاطفی که بچه ها و نوجوانان با مشاهده و تجربه یاد می گیرند. اینکه چه میزان از عواطف آن ها به شکل مؤثری برآورده می گردد. میزان استرس های مختلفی که در خانواده ها وجود دارد. صفات شخصیتی بچه ها و نوجوانان و هنجار های فرهنگی.
میزان رشد عاطفی در بچه ها ممکن است از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. برخی بچه ها از خردسالی مهارت بالایی در رشد عاطفی از خود نشان می دهند؛ در صورتی که برای سایر بچه ها ممکن است زمان بیشتری احتیاج باشد تا عواطف خود را به خوبی مدیریت نمایند.
نخستین قدم برای اینکه حمایتی مؤثر در فرایند رشد عاطفی بچه ها داشته باشیم این است که به احساسات آن ها توجه کنیم و متوجه شویم چگونه این احساسات را مدیریت می نمایند. بسیاری از مدارس و مؤسسات آموزشی برنامه های خاصی را برگزار می نمایند تا مهارت های عاطفی و اجتماعی را آموزش دهند؛ اما لازم است بدانید بچه ها این مهارت ها را در تعاملات روزانۀ خود هم یاد می گیرند.
احساس دلبستگی که بچه ها با مراقبان اولیه خود دارند، زمینه زندگی عاطفی آن ها را شکل می دهد. اگر والدین احتیاج های کودک را برآورده نمایند، کودک کم کم دنیا را محیطی امن برآورد می نماید که انسان هایی قابل اعتماد و پاسخ گو دارد؛ بنابراین در احساس دلبستگی اش احساس امنیت خواهد نمود. رابطه مراقب و کودک زمینه را برای روابط اجتماعی آینده فراهم می نماید. یک دلبستگیِ ایمن سبب می گردد کودک در گشت و گذار در دنیا و داشتن روابط سالم احساس آزادی کند. تأیید اینکه دنیا قابل پیش بینی و مورد اعتماد است تواناییِ رشد کودک را تضمین می نماید. تحقیقات نشان می دهد دلبستگیِ ایمن به والدین رابطۀ مثبت و معناداری با درک احساسات و کنترل خشم دارد.
در مقابل، کودکی که دنیا را پیش بینی ناپذیر و خصمانه برآورد می نماید مجبور می گردد مقدار زیادی از انرژی اش را صرف مدیریت برانگیختگی عواطف خود کند. دلبستگیِ ناامن با احساس بی کفایتیِ عاطفی و اجتماعی در ارتباط است. به علاوه، اگر کودکی دنیا اجتماعی را غیردوستانه ادراک کند، روی واکنش های احساسی و رفتار بین فردی او هم اثر خواهد داشت برای مثال، اگر بدرفتاری ببیند، احساس اضطراب یا ترس در او تقویت می گردد.
کودکی که مجبور است همواره برای نشانه های خطر هوشیار باشد، ممکن است پرخاشگری یا مطیع بودن را به عنوان وسیله ای برای محافظت از خودش انتخاب کند. نهادینه شدن چنین خصوصیاتی کودک را در آینده به قربانی یا ستمگر تبدیل می نماید. در مجموع، می توان گفت ساختار های شناختی و عاطفیِ اشتباه سبب می شوند کودک واکنش های رفتاری عجیب یا اشتباهی از خود بروز دهد. این امر او را از تعامل موفقیت آمیز در آینده محروم خواهد نمود.
حالا چطور به فرزند خود یاری کنید که با سایر هم سالانش تعامل کند؟ شایستگی اجتماعی فقط این نیست که با هم بازی های خود کنار بیاید؛ بلکه این هم مهم است که بتواند همدلی خود را نشان دهد، احساسات خود را بروز دهد و بخشنده باشد. خوشبختانه راه های زیادی وجود دارد که به کودکتان یاری کنید تمام این مهارت ها را در خود تقویت کند.
برخی از عواطف به راحتی قابل شناسایی اند، اما برخی از آن ها خیلی واضح نیستند پس اگر می خواهید با عواطف بچه ها و نوجوانان هماهنگ شوید باید به زبان بدن آن ها توجه کنید، به حرف هایی که می زنند و نحوه بیانشان دقت کنید و رفتار آن ها را زیر نظر بگیرید. این گونه به احتیاج های آن ها پاسخ مؤثرتری می دهید. همچنین قادر خواهید بود هدایت دقیق تری ارائه دهید تا عواطف خود را مدیریت نمایند.
اینکه با بچه ها صحبت کنید و عواطف را به آن ها آموزش دهید، یاری خواهد نمود نسبت به خود و دیگران آگاهی بیشتری به دست آورند. همچنین به آن ها یاد می دهد در طول زمان بتوانند عواطف خود را مدیریت نمایند.
رشد عاطفی فرایندی تدریجی است که باید مطابق با سن کودک انجام گردد. در نوجوانان، دانش احساسی عمیق تر شده و روی فاکتور های قابل مشاهده تری متمرکز شده است، اما ابراز احساسات و تنظیم احساسات در آن ها خیلی توسعه یافته نیست و احتیاج دارد توسط محیط اجتماعی اصلاح و تقویت گردد. بچه ها دبستانی می توانند درباره احساسات خود گزارش دهند و برای توضیح موقعیت های احساسی از کلمات استفاده نمایند. با بالغ شدن، نوجوانان برای اینکه بتوانند برداشتی از موقعیت داشته باشند، علاوه بر برآورد عوامل محیطی، از تجارب قبلی خود نیز بهره می گیرند.
به بچه ها و نوجوانان یاری کنید درک نمایند که هیچ اشکالی ندارد اگر بازه احساسی و عاطفی گسترده ای را تجربه می نمایند. به آن ها زبان و مهارت مورداحتیاج را برای برخورد با عواطف پیچیده یاد بدهید. آموزش دهید چطور عواطفی مثل خشم یا ناامیدی را به روش درستی بروز دهند. همچنین لازم است که برای رفتار های خشن، خطرناک یا نامناسب نیز محدودیت تعیین کنید.
مشاهده یکی از مهم ترین ابزار هایی است که بچه ها به یاری آن چیز های جدید می آموزند. به بچه ها و نوجوانان، در عمل، نشان دهید خودتان چطور عواطف متفاوت را مدیریت می کنید. به این روش آن ها به صورت غیرمستقیم از شما خواهند آموخت. اگر بچه ها ببینند شما روحیه مشارکت دارید، سپاسگزاری می کنید، یاری می کنید و احساسات خود را به زبان می آورید، خودشان هم یاد می گیرند که چطور با افراد خارج از خانه رفتار نمایند. اگر کنترلتان را از دست دادید، معذرت خواهی کنید و تعیین کنید که در ادامه، برای جبران چه خواهید کرد.
هر بار که می گویید لطفا یا سپاسگزارم، به همین سادگی به فرزندتان نشان می دهید که دوست دارید در محیط بیرون چگونه رفتار کند.
خیلی مهم است که وقتی کودک رفتار اجتماعی صحیحی بروز می دهد او را ستایش کنید. اینکه یاری کنید فرزندتان نسبت به خودش احساس خوبی داشته باشد نقش مهمی در رشد عاطفی او و ایجاد حس همدلی در او دارد. کودکی که در محیطی پرورش یافته که در آن می تواند احساسات خود را ابراز کند، به طور طبیعی به فرد بخشنده تر و باملاحظه تری تبدیل می گردد. تقویت مثبت نه تن ها به کودک یاری می نماید احساس خوبی به خودش داشته باشد، بلکه برای او تعیین می نماید که چرا برخی از رفتار ها مطلوب و قابل ستایش در نظر گرفته می شوند.
همدلی را در فرزندتان پرورش دهید. یاری کنید هوش عاطفی کودک رشد کند تا بتواند احساس دیگران را درک کند. این کار را با پرس وجو درباره احساس فرزندتان آغاز کنید. از او درباره اتفاقاتی که در زندگی اش می افتد سؤال کنید؛ مثلا بپرسید از اینکه اسباب بازی ات را گم کردی چه حسی داری؟ یا کتاب قصه ای که برایت خواندم به تو چه حسی داد؟
زمانی که یاد گرفت احساسات خودش را ابراز کند، درباره احساسات دیگران با او صحبت کنید؛ مثلا از او بپرسید به نظرت هم کلاسی ات چه حسی داشته، وقتی عروسکش را به زور گرفتی؟ با پرسیدن چنین سؤالاتی، کودک کم کم به این مهارت دست پیدا می نماید که فکر کند چطور رفتارهایش ممکن است روی عواطف اطرافیانش اثرگذار باشد.
همکاری یکی از مهارت هایی است که با تجربه عملی کسب می گردد. این فرصت را برای فرزندتان مهیا کنید که با بچه ها دیگر بازی کند و ارتباط بگیرد. این یکی از بهترین راه هایی است که یاد بگیرد چطور با دیگران سازش کند. معمولا برای بچه ها سخت است که شکیبا باشند یا خوشی هایشان را با دیگران قسمت نمایند؛ بنابراین ممکن است لحظاتی اتفاق بیفتد که ارتباط با هم بازی هایش برایش سخت و آزاردهنده گردد. شما شکیبا باشید. دلبندتان کم کم با کسب تجربه در این زمینه پیشرفت خواهد نمود.
وقتی کودکتان با دیگران بازی می نماید، مهارت های حل مسئله هم در او تقویت می گردد. تعاملات اولیه ممکن است پر از تنش و مسائل باشند؛ اما در نهایت کودک یاد می گیرد چطور مذاکره کند و با هم بازی هایش سازش کند.
رشد عاطفی به بچه ها یاری می نماید بتوانند در شرایط خاص، تعامل و همکاری نمایند. به علاوه، اثرات جانبی مثبتی هم ایجاد می نماید. از جمله احساس کارآمدی، رفتار مناسب اجتماعی و رفتار حمایتگر نسبت به خانواده و جامعه. همچنین رشد عاطفی و احساس شایستگی به کودک یاری می نماید طیف وسیعی از شرایط را مدیریت کند؛ مثلا نشانه ها را تشخیص دهد، مسائل را حل نماید و در روابط بین فردی هدف گرا باشد.
منبع: خبرگزاری آریا